خبرهاى جديد
یکشنبه 2 دی 1403
این نامه پرده از حقیقت مذهب شیعه صفوی و چگونگی و اهداف ساخت آن بصراحت سخن گفته است. این نامه حاوی مطالب بسیار مهمی است و از این جهت به همهی خوانندگان توصیه میشود نامه را خوانده، با انتشار و ارسال آن به سایر دوستانشان آنها را نیز در بهره گیری از این نامه مستفید گردانند...
باسمه تعالی
دوست عزیز، بعد از سلام لازم است به نکات زیر توجه فرمائید و با دقت آنها را مطالعه نمائید:
انقلاب اسلامی ایران اسلام را در سطح جهانی مطرح ساخته و مدعی است، اسلام میتواند بشریت را به سعادت دنیا برساند و مردم دنیا نیز به سه گروه تقسیم میشوند: 1- منکرین الله و آخرت که بر اینگونه حرفها عقیده ندارند و با بیاعتنائی از کنار آن میگذرند. 2- طرفداران دین و ادیان و معتقدین به الله و برنامة سعادت بخش دین که پیوسته در آرزوی دستیابی به حقیقت آن دین بوده اند، ولی به علل گوناگون از جمله حاکمیت جبارین و ستمگران و سیاستهای باطل آنها و تبلیغ فلسفهها و عرفانها و غلو غُلات به جای دین و تفسیرهای به رأی قرآن و تعصبات گوناگون و دشمنیها چهرة واقعی دین اسلام پیوسته از نظرها پنهان مانده، و هم اکنون همه علاقمند به درک اسلام واقعی و پیداکردن کتابی که بیانگر این واقعیت باشد لحظهشماری مینمایند، اینها فکر میکردند اسلامی را که آقای خمینی عنوان میکند واقعاً همان دین الهی است و همه منتظرند ببینند نتیجة پیادهشدن آن دین را که اسلام ناب محمدی نامیده میشود در ایران چیست، ولی متأسفانه بعد از 21 سال حاکمیت این اسلام در ایران نتیجه اش جز پرشدن زندانها از آزادیخواهان و اعدام هزاران آزادیخواه و قحطی و سانسورها و شکنجهها و دروغها چیز دیگری نشد تا جایی که انسان خجالت میکشد به رادیوهای آزاد در خارج از کشور گوش دهد، و میبینیم هنوز آن عطش آن تشنگی در درون مسلمانهای عالَم نزد روشنفکران جهان همچنان باقی است و اگر پاسخ صحیح به آنها داده نشود، عموماً در اصالت دین و اسلام و خدا و مکتب انبیاء به شک افتاده و از آن گریزان میشوند و به لائیسم و بیدینی روی خواهند آورد. 3- حزب حاکم در ایران یا معتقدین به درستی تشیع صفوی فعلی و اغفالشدگان: قدرتی که اکنون در ایران پدید آمده و عالَم اسلام و تمدن بشری را تهدید میکند به وسیلة طرفداران همین مذهب است نه دین اسلام، و مذهب شیعه سیاسی است، حزبی سیاسی است، به نام دین و مذهبی در دین تا تمام سیاستها و حرکتها و ظلمها و ستمها و دروغها و اعدامها را توجیه کند و برای انتقامگرفتن از خلافت و اسلام و مسلمین خود را مسلمان نامیدند و عنوان امامت و ولایت را اختراع کردند، و برای این که امام و رهبر بتواند به دلخواه هر تصمیمی را بگیرد او را دارای ولایت الهی و ولایت تکوینی و تشریعی و حاکمیت مطلق و ولایت مطلقه معرفی نموده اند، و امام زمان فرضی را از آن جهت غایب معرفی میکنند تا خود را جانشین او و نایب او و دارای ولایت مطلقه معرفی نمایند، و برای تأسیس این مذهب و ترویج آن آیات قرآن به دلخواه تأویل و تفسیر نمودند و هزاران حدیث نبوی ساختند و صدها نقل کردند و کرامت برای آنها نقل کردند و برای زیارت قبور آنها ثوابها نقل کردند و زیارتنامهها نوشتند و داستانهائی مانند غدیر را پدید آوردند، و احادیثی فراوان را فراهم آوردند که به خود امامان منسوب میباشد و کتابهایی مانند نهج البلاغه را چهار صد سال بعد از وفات حضرت علی نوشتند، و صحیفة سجادیه و حدیث کساء را بدون سند ساختند و مفاتیح الجنان و زادالمعادها نوشتند و قرنها زحمت کشیدند تا در مقابل صحاح ستة اهل تسنن، کتابهای کافی و وافی و من لا یحضُرُهُ الفقیهُ و استبصار را فراهم کنند و برای قدرتِ مالی خمس و سهم امام را عنوان کردند و برای اطاعت بیقید و شرط از مرجع، مرجعیت و رسالة عملیه را و برنامههای عزاداری و سینهزنی و قمهزنی و زنجیر زنی را صفویه پدید آوردند، و برای ترویج رسمی و مداوم مذهب شیعه روضهخوانی و عزاداری را فرهنگ ساختند، و برای این که کسی نتواند حرفی بزند عنوان مداحی و مدح علی را رسم کردند، و شعر و شاعری و وصفِ علی را عنوان کردند و گنبد و بارگاهها بر سر قبور ساختند و آنها را طلا نمودند، و این دروغ قطعی و حتمی برخلاف قرآن، یعنی امامت شخصی را آنچنان بزرگ عنوان کردند و مینمایند و امام زمان دروغین را آنچنان جدی عَلَم کردند و برایش جشن تولدها و طاق نصرتها زدند و میزنند تا کسی را جرأتِ انکار آن یا حتی تفکر و اندیشه در علت پیدایش این مذهب و این حزب سیاسی نباشد و چندین بار با این روال موفقیت و قدرت به دست آورده اند: 1- قتل عمر به وسیلة ابولؤلؤ یا فیروز ایرانی. 2- قتل عثمان به وسیلة هیئتی عازم به مکه در لباس احرام در مدینه که چهارصد و هفتاد نفر بودند، از کوفه (محل اجتماع ایرانیان و مدائنیهای شکستخورده انجام شد). 3- قتل حضرت علی به وسیلة ابن ملجم آمده از کوفه و ایرانیان. 4- قتل امام حسن به وسیلة جعده زنش اهل کوفه ایرانی. 5- دعوت از امام حسین به وسیلة اهل کوفه که همان حزب شیعه و ایرانیان شکست خورده از اعراب و کشتن او در کربلاء. 6- تنهاگذاشتن زید بن علی بن الحسین و کشتهشدن او و آویزانشدنش از دار به مدت یک سال. 7- اجتماع به دور مختار در کوفه. 8- اجتماع به دور مُصعَب و کشتن مختار. 9- اجتماع به دور محمد حنفیه در مدینه و امام غایب معرفیکردن او در کوه رضوی و ذی طول و تأسیس فرقة حنفیه. 10- تأسیس فرقة زیدیه معتقدین به امامت زید بن علی بن الحسین مقتول در یمن که هنوز ادامه دارد. 11- تأسیس فرقة اسماعیلیه در مقابل جعفر صادق که هنوز بیش از بیست میلیون نفر در میان مسلمین اسماعیلیه میباشد و مکرر به قدرت رسیده اند، از جمله در مصر و در ایران توسط حسن صباح و.... 12- تأسیس فاطمیون و به قدرترسیدن آنها و سقوط آنها در مصر. 13- تأسیس علویون در مازندران. 14- حمله به بنی امیه از خراسان به رهبری ابومسلم خراسانی. 15- حمله به مرکز حکومت اسلامی بغداد با لشکر هلاکو و ساقطنمودن حکومت مرکزی و معتصم در بغداد به رهبری خواجه نصیر طوسی. 16- تأسیس حکومت شیعه در سلطانیه توسط شاه خدابنده. 17- تأسیس صفویه در اردبیل. 18- تأسیس بابیت توسط سید علی محمد باب. 19- و بهائیت توسط جانشین او بهاء الله (میرزا حسینعلی). 20- تأسیس حکومت جمهوری اسلامی ایران که ملاحظه میفرمایید همة اینها حرکتهایی است که به وسیلة شیعه و مذهب شیعه و به نام دین در اسلام پدید آمده، و اکنون به صورت کاملتر و قاطعتر و جدیتر و مسلحتر در دنیای اسلام ظاهر گردیده اند، و همة اینها به جهت اغفال خلق الله توسط رهبران مذهبی بوده و هست، و تا این رهبران، این عنوان حقانیت مذهب، این عنوان مذهب حقة جعفری، این حقبودنِ علی و ناحقبودنِ دیگران مطرح است، و بر این سخنان پاسخی نیست و مردم خیال میکنند در دین امامتی بوده و ولایتی بوده و خلافتی بوده، و هرکس در این راه کشته شود شهید است و جایش در بهشت است، این تِز، این مکتب، این همه برنامههای گوناگون ادامه خواهد یافت و قتلهای زنجیرهای وسیعتر خواهد شد، جدیتر خواهد شد و امیدی به نجات اسلام و مسلمین از دست این رهبران، این ولی فقیهان، این حوزهها، این مذهب و این برنامهها نیست، در این رابطه و با توجه به این مختصر و یادداشت علتِ دست یازیدن به این تحقیق و این کناکش علمی مبتنی بر پنج هزار آیات قرآن برای شما معلوم میگردد و اهمیت و نقش آن در نجات مسلمین مشخص خواهد شد([1]). اینجانب بعد از پنجاه سال مطالعه در اسلامشناسی و بررسی فلسفهها و عرفانها و اندیشههای غُلات و مکاتب مختلف به این نتیجه رسیدهام که حقیقت زلال دین همان قرآن است که قرآن خود ما را مکرر به خواندن و تدبر و تفکر در آن امرها میکند، و علت این گمراهیها و سر در گمیها و دوری همگان از حقایق دین و قرآن. همان نخواندن قرآن و تدبرنکردن در قرآن و نشناختن جهانبینی قرآن میباشد، و دیگران از جمله فلاسفه و عُرَفا و غُلات و مارکسیستها و ماتریالیستها و کمونیستها و ملحدین هم از این فرصت استفاده کرده و هرکدام به نحوی افکار و عقاید خود را مخلوط در دین نموده اند، و آقای خمینی موفقترین فیلسوف و عارف و غالی در دین بوده است که افکار فلسفی خود که متأثر از فلسفة یونان و عرفان هندی میباشد را به عنوان اسلام مطرح ساخته و در کتابهایش مخصوصاً مصباح الهدایة به بیان آنها پرداخته و اسلام ناب محمدی ایشان یعنی همان فلسفههای مخلوط به دین و عرفان و غُلُوهای غُلات به نام مذهب و تشیع و به عنوان انقلاب و با استفاده از احساسات ملتها توانسته است و میتوانند آن افکار را به جای اسلام ناب محمدی مطرح و اعلان و تبلیغ و ترویج نمایند، و اگر کسی مانند اینجانب حتی یک نامة افشاگرانه در این زمینه به ایشان یا در رسانهها بنویسد، سروکارش با اعدام و شکنجهها و تهمتها و حداقل شش سال زندان است، و آن روز که میخواستند مرا به جرم یک نامه در این زمینه اعدام کنند و برای اعدام من تهمتها و پروندهها ساخته و پرداخته بودند، ایشان وفات یافتند و من زنده ماندم (رونوشت آن نامه تقدیم است ان شاء الله منتشر خواهد شد) و موفق شدم سخنانم را در محیط خفقان زندان ویژة روحانیت در اطاق در بسته بنویسم، اگرچه سه هزار صحفه از تحقیقاتم را عوامل ایشان در زندان دزدیدند و محو کردند، و دو هزار جلد از کتابهای آفات شناخت و انواع و اشکال شناختم را از کتابخانهها و نمایشگاههای بین المللی جمعآوری و محو نمودند و در شرایط فعلی و خفقان ایران برای من بیش از این یعلینوشتن و تایپکردن آن حقایق میسر نیست، و میدانید این کار برای ما به چه قیمتی و با چه مشکلاتی ممکن گردیده است، اما دست شما باز است و آن طور که شما را میشناسم، اگر بدانید کاری برای خداست، برای احیاءِ دین است، برای نجات از دست ستمگران و حاکمان به نام دین است، بدان کمک میکنید و آن کار ترجمه و چاپ این تحقیقات است که قسمت عالم القرآن را یک بار به حضور ارسال نمودیم و متأسفانه به دست جنابعالی نرسید.
به هرحال، امید است برای آخرت خود و برای دنیا و آخرت ملت اسلام، بزرگترین قدم را بردارید و این نوشتهها را به همین صورت یا با ترجمه به زبانهای بین المللی به همت خود یا با کمک از یونسکو چاپ و در سطح جهانی منتشر نمائید که مسلمانهای عالم و روشنفکران جهان و حتی طرفداران حق و حقیقت را متوجه حقایق دین و حقههای بیدینان نمائید، و من یقین دارم خداوند پاداش من و شما و همة کسانی را که در این مهم تلاش کنند در دنیا و آخرت خواهد داد که ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً﴾ [الكهف: 30] و بدیهی است برای نجات ملتهای اسلامی و ملت ایران بهترین راه آن است که حقیقت دین اسلام و قرآن را دریابند و جدائی آن را از این خرافات به نام دین و اسلام و قرآن درک کنند، و مسلماً آنها به ما اجازه نخواهند داد تا ما در داخل کشور اینگونه مقالات را چاپ و منتشر نمائیم. پس وظیفة امثال شماست که خود را فدای افکار خود نموده اید، و من از آن جهت به شما روی آوردم که شما را اهل و لایق این فداکاری و لطف و مرحمت دانستم که به قول سعدی (امیدوار توانم شدن به خیر کسان) و چنانچه از لحاظ مالی امکانات کافی نداشته باشید، من حاضرم خانة 140 متری قدیمی خود را بفروشم و پولش را برای اینکار ارسال بدارم، خداوند عمر و عزت شما را مستدام بدارد.
زیاده احترام
اسماعیل آل اسحاق خوئینی
مؤسس مرکز تحقیقات اسلامی حماة القدس
([1])- مؤلف به کتاب خود که با استناد به آیات قرآن تألیف کرده است اشاره میکند. ر. ک. به بخش معرفی آثار نامبرده.